سامانه هوشمند ارسال پیامک رز
په نه په ها [ تاریخ ارسال : 17 شهریور 1391 ساعت 18 و 20 دقیقه ] |
رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد
رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم
یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم
تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه
زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم اف ف سالمه یا نه
صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده با پیت بنزین یکی ۲ لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی، یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باهاش خودمو آتیش بزنم
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!
ساعت ۵-۴ صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته
خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم
برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم
تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!
بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ۴۰ درجه اومدم خونه خواهرم میگه خستهای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم
[ رفتیم ][ بلیت ][ کانادا ][ بگیریم ][ زنه ][ میگه ][ سیاحتیه؟ ][ میگم ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ زیارتیه ][ میخوام ][ برم ][ امامزاده ][ ریچارد ][ ][ رفتیم ][ سر ][ خاک ][ یکی ][ از ][ فامیلامون ][ ساکت ][ نشستیم ][ پسر ][ خاله ][ ام ][ میگه ][ ساکتی!!! ][ پــــ ][ نه ][ پـــــــ ][ بلند ][ شم ][ برات ][ سیا ][ نرمه ][ نرمه ][ رو ][ بخونم ][ یارو ][ عکسمو ][ دیده ][ میگه:اااا ][ دماغ ][ خودته ][ این؟ ][ پـَـَــــ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ دماغ ][ اجدادمه ][ که ][ بینی ][ به ][ بینی، ][ نسل ][ به ][ نسل ][ منتقل ][ شده ][ الان ][ رسیده ][ به ][ من!!!! ][ ][ با ][ دوستم ][ رفتیم ][ تو ][ یه ][ مغازه ][ ی ][ شلوغ ][ که ][ عسل ][ طبیعی ][ میفروشه؛ ][ نوبت ][ ما ][ که ][ میشه ][ طرف ][ میگه:شمام ][ عسل ][ میخواین!؟ ][ ، ][ پـَـَـــ ][ نــه ][ پـَـَـــ ][ دوتا ][ زنبوریم ][ اومدیم ][ استخدام ][ شیم ][ ][ تو ][ بهشت ][ زهرا ][ دنبال ][ قبر ][ یکی ][ می ][ گشتیم. ][ یه ][ ادم ][ خوشحال ][ اومده ][ داره ][ با ][ ما ][ رو ][ سنگ ][ قبرا ][ رو ][ می ][ خونه. ][ بعد ][ میگه ][ دنبال ][ قبر ][ کسی ][ می ][ گردین؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ دستیار ][ عزرائیلم ][ اومدم ][ ببینم ][ کسی ][ زود ][ تر ][ از ][ موقع ][ نمرده ][ باشه ][ ][ زنگِ ][ خونه ][ رو ][ میزنم ][ مامانم ][ میپرسه ][ میخای ][ بیایی ][ تو ][ ؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ میخوام ][ ببینم ][ اف ][ ف ][ سالمه ][ یا ][ نه ][ ][ صبح ][ رفتم ][ کنکور ][ بدم ][ .مراقب ][ میگه ][ تو ][ هم ][ اومدی ][ کنکور ][ بدی؟ ][ پـَـَـ ][ نه ][ پـَـَـ ][ اومدم ][ اینجا ][ برم ][ دسشویی ][ ][ ماشینم ][ بنزین ][ تموم ][ کرد ][ وسط ][ جاده، ][ واستادم ][ دم ][ جاده ][ با ][ پیت ][ بنزین ][ یکی ][ ۲ ][ لیتر ][ بنزین ][ از ][ ماشینش ][ بهم ][ بده ][ که ][ فقط ][ خودمو ][ برسونم ][ به ][ یه ][ پمپ ][ بنزینی، ][ یکی ][ زد ][ بقل ][ گفت ][ آقا ][ بنزین ][ برای ][ ماشینت ][ میخوای؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ میخوام ][ باهاش ][ خودمو ][ آتیش ][ بزنم ][ ][ رفتیم ][ پایگاه ][ انتقال ][ خون ][ میگه ][ شمام ][ اومدین ][ خون ][ بدین؟ ][ پـــ ][ نه ][ پــ ][ ما ][ پشه ][ ایم ][ اومدیم ][ مهمونی...!!! ][ ][ ساعت ][ ۵-۴ ][ صبح ][ زنگ ][ زده..گوشی ][ رو ][ برداشتم ][ به ][ زور ][ دارم ][ جواب ][ میدم..میگه ][ خواب ][ بودی؟؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ داشتم ][ سر ][ گلدسته ][ مسجد ][ محلمون ][ اذان ][ میگفتم ][ صدام ][ گرفته ][ ][ خونمون ][ رو ][ عوض ][ کردیم ][ به ][ بابام ][ میگم ][ کی ][ واسه ][ خونه ][ خط ][ میگیری؟ ][ میگه ][ خط ][ تلفن؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ خط ][ نستعلیق ][ روزی ][ دوبار ][ هم ][ از ][ روش ][ بنویسیم ][ ][ برای ][ طرح ][ یه ][ شکایت ][ رفتم ][ کلانتری ][ طرف ][ می ][ گه ][ از ][ کسی ][ شکایت ][ دارین ][ ؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ اومدم ][ فرار ][ مایکل ][ اسکافیلد ][ رو ][ از ][ فاکس ][ ریور ][ گزارش ][ کنم ][ ][ تو ][ این ][ گرما ][ که ][ سگ ][ تب ][ میکنه ][ رفتم ][ سوپر ][ مارکت ][ میگم ][ یه ][ ایستک ][ بدید ][ یارو ][ میگه ][ خنک ][ باشه؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ گرم ][ بده ][ میریزم ][ تو ][ نعلبکی ][ خنک ][ بشه! ][ ][ بعد ][ از ][ چهار ][ ساعت ][ از ][ کنکور ][ تو ][ هوا ][ ۴۰ ][ درجه ][ اومدم ][ خونه ][ خواهرم ][ میگه ][ خستهای؟ ][ اگه ][ نیستی ][ منو ][ ببر ][ یه ][ جایی ][ میخوام ][ خرید ][ کنم. ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــ. ][ نه ][ خسته ][ نیستم ][ تو ][ جلسه ][ کنکور ][ لحاف ][ دشک ][ انداخته ][ بودم ][ داشتم ][ قلیون ][ میکشیدم ]
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد
رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم
یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!!
با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟ ، پـَـَـــ نــه پـَـَـــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم
تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زود تر از موقع نمرده باشه
زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای بیایی تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام ببینم اف ف سالمه یا نه
صبح رفتم کنکور بدم .مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اینجا برم دسشویی
ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده با پیت بنزین یکی ۲ لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی، یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باهاش خودمو آتیش بزنم
رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ پـــ نه پــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!
ساعت ۵-۴ صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته
خونمون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟
میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم
برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم
تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!
بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ۴۰ درجه اومدم خونه خواهرم میگه خستهای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم
[ رفتیم ][ بلیت ][ کانادا ][ بگیریم ][ زنه ][ میگه ][ سیاحتیه؟ ][ میگم ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ زیارتیه ][ میخوام ][ برم ][ امامزاده ][ ریچارد ][ ][ رفتیم ][ سر ][ خاک ][ یکی ][ از ][ فامیلامون ][ ساکت ][ نشستیم ][ پسر ][ خاله ][ ام ][ میگه ][ ساکتی!!! ][ پــــ ][ نه ][ پـــــــ ][ بلند ][ شم ][ برات ][ سیا ][ نرمه ][ نرمه ][ رو ][ بخونم ][ یارو ][ عکسمو ][ دیده ][ میگه:اااا ][ دماغ ][ خودته ][ این؟ ][ پـَـَــــ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ دماغ ][ اجدادمه ][ که ][ بینی ][ به ][ بینی، ][ نسل ][ به ][ نسل ][ منتقل ][ شده ][ الان ][ رسیده ][ به ][ من!!!! ][ ][ با ][ دوستم ][ رفتیم ][ تو ][ یه ][ مغازه ][ ی ][ شلوغ ][ که ][ عسل ][ طبیعی ][ میفروشه؛ ][ نوبت ][ ما ][ که ][ میشه ][ طرف ][ میگه:شمام ][ عسل ][ میخواین!؟ ][ ، ][ پـَـَـــ ][ نــه ][ پـَـَـــ ][ دوتا ][ زنبوریم ][ اومدیم ][ استخدام ][ شیم ][ ][ تو ][ بهشت ][ زهرا ][ دنبال ][ قبر ][ یکی ][ می ][ گشتیم. ][ یه ][ ادم ][ خوشحال ][ اومده ][ داره ][ با ][ ما ][ رو ][ سنگ ][ قبرا ][ رو ][ می ][ خونه. ][ بعد ][ میگه ][ دنبال ][ قبر ][ کسی ][ می ][ گردین؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ دستیار ][ عزرائیلم ][ اومدم ][ ببینم ][ کسی ][ زود ][ تر ][ از ][ موقع ][ نمرده ][ باشه ][ ][ زنگِ ][ خونه ][ رو ][ میزنم ][ مامانم ][ میپرسه ][ میخای ][ بیایی ][ تو ][ ؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ میخوام ][ ببینم ][ اف ][ ف ][ سالمه ][ یا ][ نه ][ ][ صبح ][ رفتم ][ کنکور ][ بدم ][ .مراقب ][ میگه ][ تو ][ هم ][ اومدی ][ کنکور ][ بدی؟ ][ پـَـَـ ][ نه ][ پـَـَـ ][ اومدم ][ اینجا ][ برم ][ دسشویی ][ ][ ماشینم ][ بنزین ][ تموم ][ کرد ][ وسط ][ جاده، ][ واستادم ][ دم ][ جاده ][ با ][ پیت ][ بنزین ][ یکی ][ ۲ ][ لیتر ][ بنزین ][ از ][ ماشینش ][ بهم ][ بده ][ که ][ فقط ][ خودمو ][ برسونم ][ به ][ یه ][ پمپ ][ بنزینی، ][ یکی ][ زد ][ بقل ][ گفت ][ آقا ][ بنزین ][ برای ][ ماشینت ][ میخوای؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ میخوام ][ باهاش ][ خودمو ][ آتیش ][ بزنم ][ ][ رفتیم ][ پایگاه ][ انتقال ][ خون ][ میگه ][ شمام ][ اومدین ][ خون ][ بدین؟ ][ پـــ ][ نه ][ پــ ][ ما ][ پشه ][ ایم ][ اومدیم ][ مهمونی...!!! ][ ][ ساعت ][ ۵-۴ ][ صبح ][ زنگ ][ زده..گوشی ][ رو ][ برداشتم ][ به ][ زور ][ دارم ][ جواب ][ میدم..میگه ][ خواب ][ بودی؟؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ داشتم ][ سر ][ گلدسته ][ مسجد ][ محلمون ][ اذان ][ میگفتم ][ صدام ][ گرفته ][ ][ خونمون ][ رو ][ عوض ][ کردیم ][ به ][ بابام ][ میگم ][ کی ][ واسه ][ خونه ][ خط ][ میگیری؟ ][ میگه ][ خط ][ تلفن؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ خط ][ نستعلیق ][ روزی ][ دوبار ][ هم ][ از ][ روش ][ بنویسیم ][ ][ برای ][ طرح ][ یه ][ شکایت ][ رفتم ][ کلانتری ][ طرف ][ می ][ گه ][ از ][ کسی ][ شکایت ][ دارین ][ ؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ اومدم ][ فرار ][ مایکل ][ اسکافیلد ][ رو ][ از ][ فاکس ][ ریور ][ گزارش ][ کنم ][ ][ تو ][ این ][ گرما ][ که ][ سگ ][ تب ][ میکنه ][ رفتم ][ سوپر ][ مارکت ][ میگم ][ یه ][ ایستک ][ بدید ][ یارو ][ میگه ][ خنک ][ باشه؟ ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــــ ][ گرم ][ بده ][ میریزم ][ تو ][ نعلبکی ][ خنک ][ بشه! ][ ][ بعد ][ از ][ چهار ][ ساعت ][ از ][ کنکور ][ تو ][ هوا ][ ۴۰ ][ درجه ][ اومدم ][ خونه ][ خواهرم ][ میگه ][ خستهای؟ ][ اگه ][ نیستی ][ منو ][ ببر ][ یه ][ جایی ][ میخوام ][ خرید ][ کنم. ][ پـَـَـ ][ نــه ][ پـَـَــ. ][ نه ][ خسته ][ نیستم ][ تو ][ جلسه ][ کنکور ][ لحاف ][ دشک ][ انداخته ][ بودم ][ داشتم ][ قلیون ][ میکشیدم ]